آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان خنده و آدرس gigi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
سیل خنده
به هم بخندیم نع باهم بخندیم
یک شنبه 9 شهريور 1393برچسب:, :: 1:12 :: نويسنده : ziziemdad
در شهری در امریکا .آیشگری زندگی میکرد
که سالها بچه دار نمیشد.اونذر کرد اگر
بچه دار شود تا یک ماه سرهمه ی مشتریان
را به رایگارن اصلاح کند .
بالاخره خدا خواست و او بچه دار شد!
روز اول شیرینی فروش ایتالیایی وارد مغازه شد
پس از پایان کار "هنگامیکه قناد خواست پول بدهد"
ارایشگر ماجرارا به او گفت.فردای ان روز وقتی ارایشگر
خواست مغازه اش را باز کند یک جعبه ی برزگ شیرینی
ویک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود.روز دوم یک
گل فروش هلندی به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب
کند ارایشگر ماجرارا به او هم گفت فردای ان روز وقتی ارایشگر خواست
مغازه اش را باز کند گل بزرگ ویک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش
دم در بود روز سوم یک مهدس ایرانی به او مراجعه کرد ودر پایان کار ارایشگر
ماجرارا به او گفت واز گرفتن پول امتناع کرد حدس بزنید فردای ان روز وقتی
ارایشگر خواست مغازه راباز کند باچه منظره ای روبه رو شد؟؟؟فکر کنید .
.
.
.
.
.
.
.
شما هم یک ایرانی هستید حدس بزنید....
.
.
.
چهل تا ایرانی دم رد صف کشیده بودنند و غر میزدنند که
"پس این مرتیکه چرا باز نمیکنه " نظرات شما عزیزان:
سلام بعد یه مدت آپ کردم خوشحال میشم بیای وبم
منتظرتم یادت نره پاسخ:سلام ابجی به چه عجب ممنون خبرم کردی :) dina
ساعت23:41---10 شهريور 1393
اره دفیقا
=نادره ایناروازکجامیااااااااااااااااا اااااااری؟؟؟؟؟؟؟بمیری
پاسخ:از سر جاش خخخخخ خیلی ممنون من بمیرم دیگه کی پست بزاره؟؟
گفتم عایا چی میشه آخرش
پاسخ::)
هههههههههههههههههه . خیلی باحال بود . مرسی . آره دقیقاً .
پاسخ:خواهش:)
ابجی کار خوبی کردی. ولی نوشتتو کلفت کن بزرگ نکنیا فقط کلفت. ولی نوشته کوچیک باشه بهتره و تو دیده.
یلی وبت خوب شده پاسخ:مرسی ممنون :) حتما ممنون که بهم گفتید
|
|||||||||||||||||
|